ه دوستی تو وبلاگش شعری نوشته که تو اون آرزو ميکنه دوستی داشته باشه که تو رابطه از اون انتظاری نداشته باشه!
ميتونيم بگيم که همين مفهوم نيز يک انتظار که او از يه دوست داره!
ولی جمله بالای من فقط يکجور بازی باکلمات و سفسطه است! چون من می دونم که منظور اون دوستمون چيه!
برداشت من که همواره مسئله ذهنی خودم هم بوده اينه که رابطه بر اساس مفهوم باشه ! براساس اينکه اگر من اين کار را انجام می دهم بخاطر اينه که انجام دادن اون رو درست می دونم و من رو آروم ميکنه!! يعنی بر کسی منتی نگذارم و از کسی توقع جبران نداشته باشم! يعنی اينکه تو رابطه کاسبکار نباشم!
کلی از مشکلات از همينجا در می آد! از کاسبکاری و توقع داشتن
همين بوده که دوستمون رو اينقدر ناراحت کرده که اون رو با شعری بيان کرده
می خواستم بيشتر بنويسم ولی حرافی بس!!
وبلاگ اون دوست که من اولين بار و اتفاقی به اون سر زدم و موضوع انتظار توجه ام رو جلب کرد اينه:www.s7abi.persianblog.ir يادداشتی مربوط به چند روز قبل
