تا کنون 162 صفحه از کتاب خاطرات سیلویا پلات را خوانده ام ولی اگر جنسیتم ماده بود دیگر خواندن این کتاب را ا دامه نمی دادم وترجیح می دادم کتاب های دیگری را که در صف مطالعه قرارداده بودم بخوانم.
ولی حالا با این جنسیت نر تا آخر خواندنش را بر خودم لازم می بینم بخصوص که بت شوهر آینده اش تدهیوز در حال ساخته شدن در ذهن سیلویاست و برام مهمه که چرائی فروریختن این شوهر را در نظر او و جدائیش را بفهمم!
ما جنس نرها هر چقدر هم که تلاش کنیم در شناخت و درک و کمک به همنوع ماده امان عاجزیم و نمی دانم که جنس ماده چقدر ما را می شناسد؟ هرچند که بنابر ظلم تاریخی که بر اورفته حتما در شناخت جنس نر و کمک به او موفق تر بوده است