دارم فصل نامه سال 82 ارغنون را که موضوععش روانشناسی ست و همه آنرا به مقالات و یادداشت های فروید اختصاص داده می خوانم. مقالات را چندین نفر مختلف ترجمه کرده اند که برخی از آنان بسیار گنگ و نامفهوم می باشد. یادم رفته بود که بگویم بنظرم ترجمه خاطرات سیلویا پلات از مهسا ملک مرزبان وهمچنین ترجمه اتاقی از آن خود ویرجینیا ولف از صفورا تاجبخش بسیار عالی و قابل تحسین بود با اینکه ترجمه آثار هر دو نویسنده واقعا کار مشکل وسختی ست. جالبه هر دو مترجم زن هستند و من قبلا هرگز اسمشان را نشنیده بودم. راستش چند سالی که خانم ها از لحاظ کمی نسبت به گذشته به تعداد زیادتری وارد صحنه ترجمه شده اند تعداد ترجمه های خوب هم زیادتر شده است واگر قرار باشه من چند ترجمه ای را که بنظرم خوب آمده اسم ببرم بیشتر آنان به نسبت از خانم ها خواهد بود. و دلیلش را هم دقت بیشتر و توجه زیادترشان را به درک مطلب میدانم.
انگار داشتم از فروید می گفتم! رفتم به کجاها!!!
تا اینجا که 60 صفحه از کتاب را خوانده ام به این موضوع رسیده ام که واقعا شناخت روان و چگونگی عملکردش تاثیر بسیار زیادی دربهبود رفتار و سلامتی جسم و روح دارد. و کمکی ست به در ک طرف مقابل و کاهش تنش ها ی منفی در رابطه های اجتماعی.
و نتیجه وسیعتر اینکه بطورکلی شناخت محیطی که در آن زندگی فردی جریان دارد عملکرد را روانتر و بهنجارتر می کند و آرامش بیشتری فراهم می شود.