ﻧﻤﻴﺸﻪ اﺯ ﻛﻴﻨﻪ ﻭاﻧﺘﻘﺎﻡ ﺣﺮﻑ ﺯﺩ و ﻃﺮﻓﺪاﺭ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ ﺑﻮﺩ! ﻧﻪ ﺗﺎ ﻛﻴﻨﻪ ﺗﻮ ﻗﻠﺐ و ﻗﻠﻤﺖ ﻫﺴت ﺗﻮ ﻫﻢ ﺩﺭ ﻫﻴﭻ ﺁﻳﻨﺪﻩ اﻱ ﻧﻤﻴﻮﻧﻲ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ ﺭا ﺭﻋﺎﻳﺖ ﻛﻨﻲ.

حتما انتقاد و انتقاد ازخود و بالا بردن سطح پذیرش آن در فرد و جامعه از مهم ترین و راهگشا ترین خصوصیات انسان نوین و متکامله.

13 بهمن ماه 1383

کتاب سونات پاییزی از برگمان را خوندم. این برگمان خیلی آدم عجیب و جالبیه! همیشه بهش علاقه داشتم

از خوندن این کتاب خیلی لذت بردم. او نه یه فیلمساز بلکه  اندیشمند بزرگ ومتفاوتی هم هست. دلم می خواد فیلم سونات پاییزی را هم ببینم ولی بصورت دوبله شده و شنیداری.ا لبته فکر میکنم که اگه بصورت نمایشنامه هم اجرا بشه جالب خواهد بود.

سرانجام فیلم ده عباس کیارستمی را هم از کنار خیابان خریدم ودیدم. مثل همیشه مبتکرانه و توجه برانگیز بود. هرچند همه حرف های فیلم جالب و پر از کنکاش در مسائل اجتماعی مان بود ولی برام زیاد تازگی نداشت. مثل همون صحبتی که در مورد فیلم چند تار موایرج کریمی کردم. که تازه متوجه شدم فیلم کریمی چقدر می تونسته از فیلم ده کیارستمی تاثیر پذیرفته باشه.

دیشب ساعت 22.30 سینما فرهنگ فیلم کافه لومیر را دیدیم. یه فیلم با یه تم خاص وخود زندگی. که من رویاد چخوف و کارور می انداخت. یه  برش از زندگی بدون هیچ قضاوتی زندگی  و با همون آهنگی و سرعتی که می تونه تو زندگی باشه . این فیلم یه برش از نسل امروزی روشنفکر جوان ژاپنی بود که می تونه توجامعه  ما هم وجود داشته باشه واتفاق بیافته ولی برخورد با آن بسیارفجیع ووحشتناک باشه. دختری که برای خودش زندگی می کنه وخیلی راحت از حاملگی اش می گوید واینکه نمی خواهد ازدواج کند و...پسری که اون هم کاملا برای خودشه و صداهای رفت وآمد قطار ها را ضبط می کنه. قطارهایی که سمبل زندگی اند وهر لحظه اشان با وجود شباهت ظاهری بسیار باهم متفاوتند.

چقدر خوبه اونطوری که دلمون می خواد واونطوری که راحت هستیم وتوانش را داریم زندگی کنیم . همه اشکلات ومشکلات از همین تضادهایی بوجود میاد که تو فکر وآرزو و احساس ما با نوع زندگی کردن ما وجود داره.

تو جشنواره سعی می کنم بیشتر فیلم های غیر آمریکائی و غیر ایرانی ببینم. چون مطمئن هستم که چنین فرصت هایی کم دست می دهد. واحتمال خیلی کمی وجود داره که یه روز این فیلم ها را توسی دی یا ویدوئو ببینی.

خوشحال میشم که از فیلم های خوبی که می بینید برام بگید و توصیه دیدنشان را به من بکنید. فعلا یه لیست چهل واندی دارم!! به نوشته مجله فیلم هم در مورد فیلم ها اعتمادی نیست چون خیلی عجولانه و غلط و غلوطه!  مثلا نوشته مجله فیلم را جع به این فیلم ژاپنی که دیدم هیچ به ربطی سوژه فیلم نداشت! وسرتا پا اشتباه. بطوریکه با شک وتردید به دیدنش رفتم.