ﻧﻤﻴﺸﻪ اﺯ ﻛﻴﻨﻪ ﻭاﻧﺘﻘﺎﻡ ﺣﺮﻑ ﺯﺩ و ﻃﺮﻓﺪاﺭ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ ﺑﻮﺩ! ﻧﻪ ﺗﺎ ﻛﻴﻨﻪ ﺗﻮ ﻗﻠﺐ و ﻗﻠﻤﺖ ﻫﺴت ﺗﻮ ﻫﻢ ﺩﺭ ﻫﻴﭻ ﺁﻳﻨﺪﻩ اﻱ ﻧﻤﻴﻮﻧﻲ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ ﺭا ﺭﻋﺎﻳﺖ ﻛﻨﻲ.

حتما انتقاد و انتقاد ازخود و بالا بردن سطح پذیرش آن در فرد و جامعه از مهم ترین و راهگشا ترین خصوصیات انسان نوین و متکامله.

13 اردیبهشت ماه 1384

ساعت يک نيمه شب خوابيدم. کتاب مجموعه داستان مرجان شير محمدی را می خوندم.پر بود از بی دقتی در دستور زبان و کاربرد غلط افعال  بويژه از لحاظ زمانی 

ولی کتاب کلا نثر روان و يکدستی داشت و يکی دوتا از داستان ها هم غافلگيرکننده بودندو پذيرفتنی.  البته نه اينکه من معتقد به اصل غافلگيری تو داستان کوتاه باشم!  ميخواستم بگويم که نويسنده از تکنيک های کوتاه نويسی خوب استفاده کرده بود.

خلاصه بايد اينقدر از اين داستان های کوتاه نوشته بشه و خونده بشه تا به جاهای بهتری برسيم. بخصوص که اگه خوندن داستان کوتاه يا نوشتنش برامون به شکل يه عادت در بياد. زندگی همه ما پراز داستان کوتاهه که می تونه برا بقيه جالب باشه يا از زاويه همدردی يا از اين زاويه که توجه مون جلب بشه به شکل های ديگه ای  از زندگی  که ميشه تجربه شون کرد!

 تو اين مدتی که نوشتن ماست مالی وار سفر هند ذهنم را مشغول کرده بود و رو وجدانم ورجه وورجه می کرد و ميخواست تجربه هايش را به دوستانی که دلشون می خواد برند هند انتقال بده  تعدادی فيلم ديدم و کتاب خوندم که دوست دارم در باره اشان بنويسم.

 گل سر سبد کتاب هايی که خوندم رمان آهستگی از ميلان کوندرا بود. که من به آهستگی تمام خوندمش تا بيشتر لذتش را ببرم  .

و تو فيلم هايی که روی پرده سينما ديدم فيلم قهرمان و بعد فيلم هوانورد که هر دو از لحاظ جلوه های ويژه و فيلم برداری فوق العاده هستند. و فيلم قهرمان مفهموم بزرگی را هم با خود حمل می کند و آن اينکه اين توده ها هستند که قهرمان ها  ديکتاتورها و ناجی ها را خلق می کنند و در واقع هدايت گرشان هستند و مجبور به ادامه راهی شان ميکنند که شايد خود به آن اعتقادی نداشته باشند! 

کتاب مرکور از املی موتومپ را هم خوندم که از ديدی به يکبارخوندش می ارزيد و پيچيدگی نويسنده در بيان عشق برايم جالب بود اگرچه باهاش موافقت نداشتم و اصولا حس مالکيت را مغاير با مفهوم عشق می دونم.

فيلم لئون يا حرفه ای را هم که قبلا يکبار ديده بودم برای دومين بار سی دی وار ديدمش که البته هنوز تمامش نکرده ام.

دوست دارم فيلم فريدا را  برای سومين بار ببينم که خيلی دوستش دارم ودرباره اش خواهم نوشت.