می خوام قبل از بيات شدن حس اوليه ام رو بيان کنم.
ونکوور را صميمی و خوب حس می کنم. ايرانی هايی را هم که تاکنون ديده ام خوب بوده اند و همگی خواسته اند که به ما کمک کنند تا زودتر مستقر شويم.
پريشب رفتيم استخر. کلی آدم خوب و نرمال ايرانی.
می خوام بگم ونکوور خيلی زيباست و تصوير های بسيار متنوعی داره.
يه هفته ديگه يه ماهه ديگه يه سال ديگه چی خواهم گفت؟ نمی دونم!! امروز و اکنون همه چيز برام خوب و عاليه با اينکه تکليف خانه و کار و زبان و...را هنور معلوم نکرده ام.
قصه اومدن و راه را هم بعدا تعريف خواهم کرد. فقط بگم که در زمان ۴ ساعت توقف تو فرودگاه لندن ما رفتيم شهر آکسفورد و برگشتيم!!!!!!!!!!! يه ديدار يکربعی از آکسفورد و يه حس بسيار بسيار زيبا و دوست داشتنی از اونجا. خيلی عجيب و باور نکردنی بود. نمی دونم چطور بايد توصيفش کنم. يه روزی حتما مفصل به ديدن آکسفورد خواهم رفت