ﻧﻤﻴﺸﻪ اﺯ ﻛﻴﻨﻪ ﻭاﻧﺘﻘﺎﻡ ﺣﺮﻑ ﺯﺩ و ﻃﺮﻓﺪاﺭ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ ﺑﻮﺩ! ﻧﻪ ﺗﺎ ﻛﻴﻨﻪ ﺗﻮ ﻗﻠﺐ و ﻗﻠﻤﺖ ﻫﺴت ﺗﻮ ﻫﻢ ﺩﺭ ﻫﻴﭻ ﺁﻳﻨﺪﻩ اﻱ ﻧﻤﻴﻮﻧﻲ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ ﺭا ﺭﻋﺎﻳﺖ ﻛﻨﻲ.

حتما انتقاد و انتقاد ازخود و بالا بردن سطح پذیرش آن در فرد و جامعه از مهم ترین و راهگشا ترین خصوصیات انسان نوین و متکامله.

26 خرداد ماه 1386

آقای یوگسلاو گفت من ایران را می شناسم. ایران امپراتوری بزرگی بوده. ساسانی را می شناسم. سایروس (کورش) را می شناسم. داریوش پرسپولیس. کشور شما بزرگ و قدیمی و قشنگه. دلم می خواد یه روز برم اونجا رو ببینم.

 آقای اوکراینی گفت آره ایران خیلی کشور جالبیه. طبیعت خوبی هم داره.

 آقای چینی گفت ایران خیلی ثروتمنده. شما پولدار هستید. گفت من علی دائی را خوب می شناسم. اون خیلی معروفه. و بعد گفت دخترهای ایرانی خیلی خوشگلند.

 آقای یوگسلاو هم گفت خوشگلترین دخترها مال ایرانند. خیلی داغ هستند!

 آقای اوکراینی گفت آره دخترهای ایران خیلی خوشگل هستند. من می دونم. تو اینجا از همه خوشگل ترند. یوگسلاوه گفت من دلم می خواد دوست دختر ایرانی داشته باشم. آقای چینی گفت من هم همینطور!

بعد آقای یوگسلاو گفت عکس از ایران داری ببینیم.

 و من عکس هایی را که مربوط به آلبوم وزرات ارشاد میشد آوردم و بهشون نشان دادم. به به و چهچه بود که میرفت هوا. و هی می گفتند دلمون میخواد بریم ایران. چقدر قشنگه. چقدر فرق می کنه.

خودم که داشتم به عکس ها نگاه می کردم فکر کردم چقدر از جاهای ایران را نرفته ام! با اون همه سفر که من به همه جا داشته ام . عکس ها خیلی زیبا بودند. من هم حسابی کیف کرده بودم و پز می دادم. لزومی هم نداشت که اندرباب گذشته پر افتخار سخنرانی کنم!‌ دیدن آثار باستانی ایران و نیز دیدن کلی تصاویر از لرستان و اصفهان و فارس و .... براشون کافی بود که بگویند چقدر زیباست. و نکته مهم این بود کسانی داشتند از زیبائی ایران حرف می زدند که خودشان داشتند در یکی از زیباترین شهرهای دنیا زندگی می کردند!

و مطلب دیگه اینکه اصلا دلم نمی خواست صحبت به مسائل سیاسی بکشه و بخوام پاسخگو ی سوالات عجیب و غریب اونها باشم!

ما نه تنها همه چیزمون برای خودمون عجیب و غریبه بلکه برای خارجی ها هم همینطوریم. یه کارشناس کانادائی گفته بود من هر حرف و اتفاق و مسئله ای را در مورد ایران باور می کنم!