ﻧﻤﻴﺸﻪ اﺯ ﻛﻴﻨﻪ ﻭاﻧﺘﻘﺎﻡ ﺣﺮﻑ ﺯﺩ و ﻃﺮﻓﺪاﺭ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ ﺑﻮﺩ! ﻧﻪ ﺗﺎ ﻛﻴﻨﻪ ﺗﻮ ﻗﻠﺐ و ﻗﻠﻤﺖ ﻫﺴت ﺗﻮ ﻫﻢ ﺩﺭ ﻫﻴﭻ ﺁﻳﻨﺪﻩ اﻱ ﻧﻤﻴﻮﻧﻲ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ ﺭا ﺭﻋﺎﻳﺖ ﻛﻨﻲ.

حتما انتقاد و انتقاد ازخود و بالا بردن سطح پذیرش آن در فرد و جامعه از مهم ترین و راهگشا ترین خصوصیات انسان نوین و متکامله.

30 خرداد ماه 1386

پریشب این دوست کراوات من که قبلا از اون بعنوان آقای یوگسلاو نام می بردم  و در واقع اسمش وینس هست یه دو ساعتی اندر باب امپراطوری پرشین بزرگ برام سخنرانی کرد و نشان داد که حسابی در مورد فرهنگ پارسی تحقیقات داره و همه شاعران و فلاسفه مار را با تاثیراتی که بر  علم و فرهنگ دنیا داشتند می شناسه و حتی اعتقاد عمیق به ایرانی بودن شیعه داره و تاثیر ایرانی ها در فرهنگ اسلامی. و اینکه ریشه اصلی صوفی گری ایرانه و از اونجا به سایر جاها رفته. او مرتب از هوش و سطح شعور و دانش ایرانی ها حتی در دنیای امروز حرف میزد.

ازاینکه فیزیک و ریاضی شون خیلی خوبه و از اینکه با بقیه کشورها و ملیت ها دیگه که جهان سومی خونده میشن خیلی فرق می کنند. و....باز از خوشگلی دخترهای ایران و..گفت 

 نکته جالب حرف های وینس در مورد این بود که کراوات ها ریشه ایرانی دارند و در واقع هراوات هستند!‌ و هرات هم منطقه بزرگ و قدیم تمدن پارسی بوده و اینکه ریشه زبان اونها به  فارسی و خلاصه آریائی میرسه.نهایت گفت اون میخواد کتابی در این مورد بنویسه که قسمت عمده مطالب اون را آماده کرده ولی هنوز داره مستندات بیشتری فراهم می کنه تا پایه های علمی تحقیقاتش را قوی تر کنه. و امیدواره بتونه از جائی برای تحقیقاتش بودجه بگیره.

و.....اینکه امروز بعد از یه ۱۰ روز ابر فشرده که گاها آفتاب زورکی سعی می کرد خودش رو از پشت اونها بکشه بیرون و چشمکی به ما بزنه یه روز داغ و آسمون صاف برای ونکوور بود. و من عملا می دیدم که چقدر همه احساس خوشحالی از این بابت می کنند و دلشون می خواد فقط در مورد هوا حرف بزنند!

نمی گم که روزهای پشت سرهم ابری اون هم برای بیش از یکهفته یا  یه ماه و بیشتر نمی تونه در سرزنده گی و لذت بردن اثر منفی نداشته باشه ولی نمی خواهم برای خودم زنده گی را به روزهای ابری و غیر ابری به معنای شاد و غیر شاد تقسیم کنم چرا که از همه هواهای بارانی و سرد و حتی در حالتی که میگن شاور لذت برده ام و می برم. 

یکشنبه ای که صحبت از همین هواهای تماما ابری و شاور بود با و و ن رفتیم گراوس ماونتین و بعد هم دم ماونتین و خیلی هم بهمون خوش گذشت و از برف و یخ اون حسابی لذت بردیم و شاور هم برامون معنا و شکل دیگه ای پیدا کرد. جای همه دوستامون هم که حتما به شکل های دیگه ای لذت میبرند خالی.

من هنوز اعتقاد دارم که خوشبختی و سبکی خودمون را باید در چارچوب امکانات و موقعیتی که هستیم جستجو کنیم ضمن اینکه همواره چشمی بر گسترش امکانات و بهتر کردن موقعیتمون داشته باشیم.

ضمنا اثرات بیرون ریختن روزمره گی ها یواش یواش داره پیدا میشه! خوبه! همه چیز خوبه!‌ملالی نیست جز دوری شما! و دروغ نگویم همین الان اون ملال را هم ندارم!!! ببخشید اینطور گفتن هام رو. واقعیتیه که الان برام وجود داره. همین الان. بله همین لحظه!