ﻧﻤﻴﺸﻪ اﺯ ﻛﻴﻨﻪ ﻭاﻧﺘﻘﺎﻡ ﺣﺮﻑ ﺯﺩ و ﻃﺮﻓﺪاﺭ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ ﺑﻮﺩ! ﻧﻪ ﺗﺎ ﻛﻴﻨﻪ ﺗﻮ ﻗﻠﺐ و ﻗﻠﻤﺖ ﻫﺴت ﺗﻮ ﻫﻢ ﺩﺭ ﻫﻴﭻ ﺁﻳﻨﺪﻩ اﻱ ﻧﻤﻴﻮﻧﻲ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ ﺭا ﺭﻋﺎﻳﺖ ﻛﻨﻲ.

حتما انتقاد و انتقاد ازخود و بالا بردن سطح پذیرش آن در فرد و جامعه از مهم ترین و راهگشا ترین خصوصیات انسان نوین و متکامله.

31 خرداد ماه 1386

ترغیب شدم هرچی این خارجی ها بهم میگن یا نظر دارند اینجا بنویسم شاید جالب باشه برای بقیه.

قرار بود از دختر چینیه که اسمش میشله بگم. و اول اینکه چینی هایی که من تا به حال تو ونکوور دیده ام و به نحوی در محیط کار و درس و سایر جاها باهشون برخورد داشتم علاقه زیادی داشتند که اسمشون میشل و دیوید و جسی باشه. و البته چندتا هم میشناسم که اسمشون مینگ هست.

بله خانوم میشل بهم گفت تو کشورتون همه جا کویر و صحراست و زن ها همه روبنده دارن رو صورتشون؟ و شما سبزی و گل هم  دارید؟!

 چی می تونستم بهش بگم؟! گفتم نه تنها تو ایران بلکه در عراق هم زن ها اینطور که میگی نیستن.(آخه خیلی ها عراق و ایران را باهم اشتباه می گیرند!) و مجموعا یه درصد کمی شاید با روبنده باشند. حتی در افغانستان هم همه روبنده ندارند. و حجاب و روبنده باهم فرق دارندو...

دیدم توضیحات فقط حرفه شاید حالیش نشه چه خبره!‌ پس یه سری فیلم از مهمونی ها و کوه  پیمائی های و سفرهای داخلی و تفریحی که تو وطن داشتم را براش گذاشتم تا ببینه ایران چه جور جائیه و زن های ایرانی چه شکلی هستند تو کشورشون و چه جوری می پوشند.

حسابی دهانش از تعجب باز مونده و هی می گفت شماها چقدر ثروتمند هستید!! چقدر همه خوش تیپ و خوبند! چقدر تهران قشنگه!‌چه کوههائی دارید!‌ چقدر جنگل سبزی ! وای برف دارید! چقدر قشنگه! و...هی گفت این کیه و اون کیه! و بعد گفت وای همه که دکتر و مهندسن! چقدر کلاس دارید!!هه ..هه.. گفتم کجاش رو دیدی!( این چینی ها هم بدجوری مثل ما درگیر کلاس هستند!! البته واقعیت اینه که به هرحال در همه دنیا و درهر سطح این مسئله هست ولی در اشکال و حد و حدود متفاوت! اصلا بگم همه خوبی ها و بدی هائی که فکر می کنیم در همه جا وجود داره و فرقش تو کمیت و کیفیت شه!)

 راستش اصلا نظر خودم را نگفتم! خواستم برداشت آزادش را از اونچه که میبینه داشته باشم.وهمونطور که وینس دیشب داشت برای ولادی و مینگ و نوشا و ویکتور از قدیمی ترین تمدن بشری تو ایلام می گفت و بنظر او اولین تمدن بشر از آن پرشین هاست که همون آرین باشند!

آهان حالاکه حرفا به اینجا رسید بگم که دیروز یه فوتبال حسابی با همون ها که اسمشون بالا اومد کردیم. و تا اومدیم تو خونه مینگ هندوانه قارچ کرد برامون آورد. وینس استیک هایش را از یخچال در آورد و ولادی هم زیتون و آبمیوه و...تا بخودمون بیایم یه پارتی وسط هفته شکل گرفت. و ولادی گفت چه خوبه شما ایرانی ها گروه های خوبی با هم دارید!! و من نگفتم نه و ..و !!! خب اون داره رابطه های خوب ما را می بینه و خوشش میاد حالا چرا باید اومد داد سخن اندر باب اشکالات ایرانی جماعت داد و حالت انشعاب پذیری  و اشتراک ناپذیری اونها!!!

نه من سخنرانی های پان ایرانیستی غلو شده برای هیچکدوم نمی کنم فقط وقتی خیلی تصویرهای پرت و غلطی دارند یه چیزهایی بهشون نشون میدم نه اینکه بگم!!

 مگه نگفتن شنیدن کی بود مانند دیدن!