سیستم؟ وقتی میگم سیستم یاد چی می افتی؟ وقتی میگم سیستم باید درست بشه چی فکر می کنی؟ تو میدونی که من چقدر اعتقاد به سیستم دارم. تو میدونی چون وقتی ازمن پرسیده بودی که چرا کینه نمی ورزی و چرا از فلانی و فلانی و فلانی بدت نمیاد گفته بودم من همه چیز را در قالب سیستم می بینم. گفته بودم وقتی یه چیزی یا کسی را جزو سیستمی دیدی اونوقت تنها فکرت میشه که یه کاری با سیستم به کنی. سیستم نقش ها را تعریف می کنه و سیستم نهایتا عضوی را که لازم داره پیدا می کنه و در جایی که می خواد قرارش میده. من نمیدونم با چه احتمالی ممکنه اون نقش منفی یا مثبت به تو یا من بیافته ولی می دونم وقتی تو نقش قرارگرفتی دیگه قرار گرفتی و اونقدرها هم که فکر می کنی انتخاب آگاهانه و آزادانه تو نبوده و نیست! آره قبول دارم که ممکنه خیلی زود سیستم پی ببره که تو نقشت را خوب اجرا نمی کنی و کنارت بگذاره ولی باور کن که ممکنه قضیه همینطوری رخ بده که سیستم تورا شکل اون نقش در بیاره و به کارش همچنان ادامه بده. اینکه تو من و یا هرکس دیگه چقدر بتونه از پذیرفتن نقش منفی سرباز بزنه و یا اصولا منفی بودن نقشش را باور داشته باشه برمیگرده به همه زندگی که تو من و یا دیگری پشت سرگذاشته.
دارم فکر می کنم چقدر این بحث هنوز می تونه بین من و تو ادامه داشته باشه و هی پیچیده و پیچیده تر بشه. من نمی خواستم اینجوری بشه ولی یادت بیاد که بهت گفتم فقط خوشحال باشیم که قرعه نقش های منفی که دیگران دارند اجرایش می کنند به من و تو نیافتاده که در آزمونش قرار بگیریم! نه نمی گم که نتیجه آزمون ما هم همین میشد اما می گم اگر بتونیم شرایط دیگران را درک کنیم اونوقت بجای اون همه انرژی که برای حمل کینه می گذاریم فکر می کنیم چطور میشه کمکش کرد و از نقش منفی که داره رهایش نمود.
