ﻧﻤﻴﺸﻪ اﺯ ﻛﻴﻨﻪ ﻭاﻧﺘﻘﺎﻡ ﺣﺮﻑ ﺯﺩ و ﻃﺮﻓﺪاﺭ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ ﺑﻮﺩ! ﻧﻪ ﺗﺎ ﻛﻴﻨﻪ ﺗﻮ ﻗﻠﺐ و ﻗﻠﻤﺖ ﻫﺴت ﺗﻮ ﻫﻢ ﺩﺭ ﻫﻴﭻ ﺁﻳﻨﺪﻩ اﻱ ﻧﻤﻴﻮﻧﻲ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ ﺭا ﺭﻋﺎﻳﺖ ﻛﻨﻲ.

حتما انتقاد و انتقاد ازخود و بالا بردن سطح پذیرش آن در فرد و جامعه از مهم ترین و راهگشا ترین خصوصیات انسان نوین و متکامله.

9 مرداد ماه 1392

نشون دادم به خودم که میتونم یکساعت و نیم مداوم درحال دویدن و شنا باشم بی توفقی. میدونم که اگر بخوام بیش از این هم توانایی اش را دارم. ولی قرار نیست این برنامه در تکرار های روزانه ام باشد چون دوست دارم دویدنم و شنا کردنم همیشگی باشه! پس نباید به عضلاتی که حالا حالا ها بهشون نیاز دارم فشار زیادی بیاورم. همیشه باید که به واقعیات ها توجه داشت و حرکت را با اونها تنظیم کرد. این واقعیت ها امکاناتی هست که من دارم. شناخت این امکانات که بسیار هم شخصی و خاص نوع من میباشد کار خیلی آسانی نیست ولی شدنی ست. وقتی پس از دو روز احساس کردی که حرکت عضلات در اختیار تو نیست و داری لق میزنی یعنی زیاده روی کرده ای! یعنی تند رفته ای و یعنی مجبوری دوگام به عقب یعنی عقب تر ازموضعی که قبل از این تندروی داشتی برداری تا بتونی دوباره گام هایت را تنظیم کنی. این مقوله میتونه تا حرکات فرهنگی و اجتماعی و سیاسی هم کاربرد داشته باشه. شناخت واقعیات ها و امکانات بالفعل و بلقوه نیاز به برخوردی کاملا علمی و به دور از خواست ها و رویاها و پیش داوری های فردی ما داره. برخورد علمی و واقعی هم متضاد با لجاجت و یکدندگی ست. برخورد علمی نیازمند مطالعه و صبر و آرامش و تهیه گزارشییه که خواهان نقد شدن و علمی تر شدنه. نتیجه این گزارش اگر منجر به تعادل وارامش نشه یعنی یه جای کار اشکال داشته. یعنی باید دوباره بازبینی کرد و فرضیه ها را ازنوبه زیر سوال برد. بدون داشتن فرضیه چگونه میشه به اشتباهات پی برد و در رفع ان کوشید؟ صداقت برای من همینجا مطرح میشه. پذیرفتن اینکه فرض من غلط بوده. قضاوت من اشتباه بوده واطلاعات من ناکافی ویا از منبعی نادرست بوده. این حرفا هم د رمورد زندگی کاملا خصوصی که فقط و فقط به خودم مربوطه مصداق داره هم به زندگی خانوادگی فامیلی اجتماعی و فرهنگی و سیاسی یه جامعه. اگر من یاد نگیرم که  با خودم و زندگی کاملا خصوصی خودم رفتار علمی و درست داشته باشم مطمینآ در سطح بزرگتر خانواده و جامعه نیز از درک شرایط و اتخاذ تصمیمات درست عاجز خواهم بود.